تغییر؟!…

از روزی که کالبد بی حرکت پدربزرگ رو دفن کردیم یه اتفاقاتی افتاد…
درست از همون روز که دیدم یه آدم وقتی مُرد چقدر سنگین می شه…وقتی مُرد یهو نیست می شه و کالبدش رو داخل فضای تنگی رها می کنن و می رن…یه اتفاقاتی افتاد…

شاید یه چیزایی تغییر کرد…شاید یه چیزایی از بین رفت…شایدم یه چیزایی به وجود اومد…هر چی که هست دیگه مثل سابق نیست…

یک سال از اون روز گذشت..

 تغییر؟!...

تغییر؟!…